Monday, March 5, 2012

آیا هیچکدام از توجیه کنندگان امروز "عمل خاتمی" حاضر بودند او را بدلیل عدم شرکت در انتخابات ملامت کنند ؟

ما ایرانیان اساساً مردمان جالبی هستیم . هیچ چیز برای ما مطلق نیست ! قبل از اینکه در مورد هر پدیده ای بخواهیم واکنش یا قضاوتی انجام دهیم نگاه می کنیم که این پدیده توسط چه کسی به تحقق پیوسته است ! بنابراین هرگز نمی توانیم آدمیان راست قامتی باشیم که بتوان پیش بینی مان کرد ! با این مقدمه ، دوباره می پردازم به بحث شرکت آقای خاتمی در انتخابات دوازدهم اسفند : انتخاباتی که واقعاً از یک انتخابات واقعی تنها اسم آن را یدک می کشید ! به هر روی آقای خاتمی در این انتخابات شرکت کرد و اینک در توجیه این عمل نامه ای داده است و اشاراتی دارد به برنامه های پشت پرده که احتمالاً هرگز برای کسی آشکار نخواهد شد و هیچکس نمی تواند صحت یا کذب آن را اثبات کند مگر آنکه به علم غیب و احضار ارواح تشبث بجوید . اینک اما، جمعی از دوستان اندیشمندمان در صددند تا این عمل جناب خاتمی را توجیه کنند و از او قهرمانی بسازند که همه چیز را می داند و همه چیز را می فهمد و همه چیز را از قبل درک و پیش بینی می کند . و دقیقاً برای همین باید تمامی کسانی که از ایشان دلخورند و به شرکت در انتخابات اعتراض دارند پیش وجدان خود ناراحت باشند و بدلیل انتقادی که کرده اند پشیمان ! این دوستان چنین وانمود می کنند که برخی "چیزها" هست که فقط جناب خاتمی می داند و لا غیر ! اگر این توجیه را بپذیریم باید در این مملکت را به یکباره گل گرفت که در میان انبوه اندیشمندان و کنشگران سیاسی و اجتماعی ، تنها آقای خاتمی است که می فهمد و بقیه .... ! پرسشی که اینجا برای من - بعنوان کسی که تلاش می کنم نگاهی واقع گرایانه و منطقی و انسانی و نه ماوراءالطبیعه به تحولات داشته باشم - پیش می آید این است که آیا واقعاً کسانی که امروز به لطائف الحیل و به مدد انواع ادبیات طنز آمیز و جدی تلاش می کنند که از خاتمی کماکان یک قهرمان ملی بسازند، هرگز حاضر بودند در صورت عدم شرکت در انتخابات ایشان را ملامت کنند ؟ کدام یک از این افراد خود در انتخابات شرکت کرده اند ؟ کدام یک از آنان برای عدم شرکت شان در انتخابات دلیل و توجیه داشتند ؟ آیا واقعاً شرکت در این انتخابات خوب بود یا بد ؟ اساساً چرا ایشان بجای حضور در یکی از شعبه های رأی کیری در تهران یا شهر خودشان، در یکی از روستاهای دماوند رأی دادند ؟ مگر نمی شد در تهران به "جمهوری اسلامی" رأی داد ؟ اصلاً وقتی ایشان ساکن آن روستای دماوند نیستند چگونه می توان حضورشان را در انتخابات آن روستا توجیه کرد ؟ چرا ما حاضر نیستیم از سیاستمداران مان شفافیت مواضع بطلبیم ؟ مگر شفاف بودن و اطلاع رسانی در مورد انجام یک "عمل سیاسی معنا دار" زشت است ؟ چرا ایشان از قبل اعلام نکردند که برای باز نگه داشته شدن روزنه های اصلاح طلبی در انتخابات شرکت می کنند ؟ مگر بهتر نمی بود اگر تعداد زیادی از افراد برای باز نگه داشته بودن این روزنه کذایی در انتخابات شرکت می کردند ؟

No comments:

Post a Comment