Saturday, June 4, 2011

آقای خامنه ای ! هر چه زودتر فرار کن والا بزودی روزی می رسد که تکه بزرگت ، گوش ات باشد

آقای خامنه ای !
به شما می نویسم ، به شما که فقط خودتان ، خانواده تان و مزدوران جیره بگیرتان ، بر این باور هستید که رهبر یک کشور هستید .
من شما را رهبر نمی دانم ، هیچ ! حتا حاضر نیستم چهار عدد غاز هم به شما بسپرم که بچرانید . اما این ها به کنار .
برایتان خبری دارم : این روزها مردم این کشور ، هر اتفاق ناگواری که می افتد اعم از خبط های کوتوله سیاسی تان احمدی نژاد یا جنایت هایی که در گوشه و کنار و بوسط عمال و مزدوران مستقیم و غیر مستقیم شما رخ می دهد را همه و همه از چشم شما می بینند و به پای صورتحساب و در پرونده شما می نویسند .
می دانید معنی این جمله چیست ؟
مطمئنم می دانید اما بد نیست یک بار دیگر یادآوری کنم :
حتمن شعار " مرگ بر خامنه ای " را شنیده اید ! بدانید که این شعار ، متأسفانه یا خوشبختانه ( متأسفانه را از جهتی مرگبار بودن آن نی گویم ) فقط شعار نیست و دنبال فرصتی است تا در عمل ثابت شود .
آقای خامنه ای !
مصیبت و ظلمی که در جریان تشییع جنازه مرحوم سحابی بر مردم رفت و منجر به قتل دختر ایشان نیز شد بسیار بسیار بزرگتر و دردناکتر از حد تصور است و می دانم که بخش های زیادی از جامعه ، ریشه و منشأ همه این مظالم را مستقیماً در وجود " بی وجود " شما می بینند که البته حق هم دارند .
مطمئنم اگر بزودی فرار نکنید و بقول معروف دمتان را روی کول تان نگذارید و برای ابد گم نشوید ، دور نیست زمانی که در چنگال این مردم اسیر شوید و قبل از اینکه کسی به دادتان برسد و مردم را به صبر و شکیبایی دعوت کند و شما را به یک دادگاه عادل ارجاع نماید ، پوست از کله تان کنده خواهد شد و بقول معروف " تکه بزرگتان گوش تان خواهد بود " .
آقای خامنه ای ! اوضاع برای شما اصلن خوب نیست و هر کس در گوش تان می خواند که شهر در امن و امان است ، صلاح تان را نمی خواهد و برایش ابداً مهم نیستید ( که البته نیستید ! ) پس ، فلنگ را ببندید و بی سر و صدا گم شوید . همین
گفتم که بعداً نگویید نگفتید .
زنده باد آزادی و به امید آینده ای بسیار نزدیک که : آقای خامنه ای ! شما نباشی

No comments:

Post a Comment