Thursday, March 17, 2011

سه پرسش اساسی از شورای هماهنگی راه سبز امید

در آخرین بیانیه شورای هماهنگی راه سبز امید بمناسبت سال نو آمده است :

" با صدای بلند می گوییم که انتساب جنبش ضد استبدادی سبز مردم ایران به آرزومندان بازگشت حکومتهای فردی غیر پاسخگو ویا تروریستهای بریده از ملت که هموطنان خود را به متجاوزان به این آب و خاک فروختند، مکر ناشیانه وکهنة زمامداران بی تدبیری است که با ندانم کاری، سعی می کنند آینده تاریکی را برای پیروزی جنبش ترسیم کنند "

شخصاً با این جمله موافقم و به احترام آن کلاهم را از سر برمی دارم اما اعتقاد دارم که این جمله می توانست به شکلی بهتر ، متمدنانه تر و کاملتر بیان شود . ادبیات رایج در جمهوری اسلامی ( صرفاً به لحاظ شکلی و نه از نظر ماهوی ) در این عبارت موج می زند . به عنوان مثال بسیار ساده تر و شفافتر می توانستند بگویند سلطنت طلبان و مجاهدین خلق ( یا با همان تعبیر رایج منافقین ) که البته به باور من هیچ اشکالی هم نداشت اما بکار بردن اینگونه عبارات نیشدار و غامض خواننده را دچار نوعی نگرانی می کند که براستی چه کسانی در پشت این شورای هماهنگی راه سبز قرار دارند و چرا اینگونه سخن می گویند . شخصاً معتقدم دیگر دوران حکومتهای فردی دیکتاتوری چه از نوع پادشاهی و چه از نوع آخوندی و چه از نوع چریکی و جنگی بسر آمده است . تاکنون هم نه دیده ام و نه شنیده ام که طرفداران پادشاهی یا مجاهدین خلق ، این جنبش را دقیقاً منطبق با خواسته های خود بدانند و خود را از آن بدانند . بخصوص در مورد مجاهدین که مطمئنم اساساً اقبالی در داخل ایران ندارند چرا که نسل جوان آن ها را نمی شناسد و نمی داند که چگونه آن خانم انتخاب شده اند و چرا و با تکیه به کدامین انتخاب مردمی خود را رئیس جمهور ایران می دانند .
تازه ، اگر همین ادبیات را هم بپذیریم جای پرسشهای دیگری باز می شود که باید هر چه سریعتر پاسخی درخور برای آنان پیدا کرد و در جهت شفاف سازی و برای نشان دادن احترام به مردم ایران ، طی بیانیه ای اعلام عمومی نمود .
مهمترین پرسش هایی که باید از جانب شورای هماهنگی راه سبز پاسخ داده شوند عبارتند از :

1 - چه افرادی در این شورا هستند و طی چه مکانیزمی انتخاب شده اند البته این را هم می دانیم که اگر کسانی احیاناً از داخل کشور در این شورا حضور دارند به لحاظ رعایت امنیت جانی باید فعلاً ناشناس باقی بمانند تا زمانی که بتوانند این قرض را به مردم ادا کنند .

2 - نسبت شورای هماهنگی راه سبز با سکولاریسم ( بمعنای جدایی کامل نهاد دین از نهاد دولت ) چیست ؟ آیا با آن موافقند ؟ آیا کسانی غیر شیعه یا غیر مسلمان در این شورا حضور دارند ؟ اگر ندارند چرا ؟

3 - آقای خمینی به شهادت سخنرانی ها و فیلم های موجود ، مستبدترین و دیکتاتورترین حاکم تاریخ معاصر ایران بودند . ایشان نه اخلاق سیاسی داشتند ( دروغ و تقیه و ... ) و نه از عدالت و انصاف بویی برده بودند ( قلم را می شکنیم و توی دهن این و آن و می زنیم و ... ) و سوابقی از جمله صدور دستور اعدام زندانیان سیاسی و ... را نیز در کارنامه خود دارند . از همه این حرفها گذشته حداقل آنقدر داشتند که پیروان ایشان ( واقعی و غیر واقعی ) با اتکا به حرفها و اعمال ایشان سیستم حکومتی فعلی جمهوری اسلامی را با این همه سابقه درخشان در عرصه های داخلی و خارجی به مردم این کشور تحمیل کنند . پرسش این است که نسبت واقعی ( تأکید می کنم ، واقعی ) شورای هماهنگی راه سبز با آقای خمینی چیست و نظرشان در مورد ایشان به چه شکل است ؟

البته پرسشهای متعدد دیگری نیز در میان هست که فعلاً از طرح آنها صرفنظر می کنم تا فرصتی مناسبتر و زمینه ای بهتر مهیا گردد .
با امید به فردایی روشن برای ایران عزیزمان ، فردایی که در آن شفافیت و صراحت ، عدالت و انسانیت سرلوحه کار همگان قرار گیرد
زنده باد آزادی
پاینده باد ایران

No comments:

Post a Comment